پنجشنبه ۰۹ آذر ۰۲

اخلاق وادب

چگونه و با چه سبكي ارتقاءاخلاق وادب را تمرين كنيم؟؟؟؟

پرسش مهر رئيس جمهور در سال 96.97 چيست؟؟؟

۱۱ بازديد

رييس جمهور همزمان با نواختن زنگ سال تحصيلي 96-97 پرسش مهر اين سال تحصيلي را اعلام كرد. در پرسش مهر امسال حجت الاسلام حسن روحاني، وي از دانش آموزان سوال كرد:در محيط مدرسه تحمل افكار ديگران، احترام به افكار ديگران و اخلاق و ادب را چگونه تمرين كنيم؟

اخلاق چيست؟؟؟

۱۲ بازديد

مي توان گفت: «اخلاق مجموعه صفات روحي و باطني انسان است» و به گفته بعضي از دانشمندان، گاه به بعضي از اعمال و رفتاري كه از خلقيات دروني انسان ناشي مي شود، نيز اخلاق گفته مي شود (اولي اخلاق صفاتي است و دومي اخلاق رفتاري) .

 

«اخلاق» را از طريق آثارش نيز مي توان تعريف كرد، و آن اين كه «گاه فعلي كه از انسان سر مي زند، شكل مستمري ندارد؛ ولي هنگامي كه كاري بطور مستمر از كسي سر مي زند (مانند امساك در بذل و بخشش و كمك به ديگران) دليل به اين است كه يك ريشه دروني و باطني در اعماق جان و روح او دارد، آن ريشه را خلق و اخلاق مي نامند.

 

اينجاست كه «ابن مسكويه» در كتاب «تهذيب الاخلاق وتطهير الاعراق» ، مي گويد: «خلق همان حالت نفساني است كه انسان را به انجام كارهايي دعوت مي كند بي آن كه نياز به تفكر و انديشه داشته باشد. » (8)

 

همين معني را مرحوم فيض كاشاني در كتاب «حقايق» آورده است، آنجا كه مي گويد: «بدان كه خوي عبارت است از هيئتي استوار با نفس كه افعال به آساني و بدون نياز به فكر و انديشه از آن صادر مي شود. » (9)

 

و به همين دليل اخلاق را به دو بخش تقسيم مي كنند: «ملكاتي كه سرچشمه پديدآمدن كارهاي نيكو است و اخلاق خوب و ملكات فضيله ناميده مي شود، و آنها كه منشا اعمال بد است و به آن اخلاق بد و ملكات رذيله مي گويند.

 

و نيز از همين جا مي توان علم اخلاق را چنين تعريف كرد: «اخلاق علمي است كه از ملكات و صفات خوب و بد و ريشه ها و آثار آن سخن مي گويد» و به تعبير ديگر، «سرچشمه هاي اكتساب اين صفات نيك و راه مبارزه با صفات بد و آثار هر يك را در فرد و جامعه مورد بررسي قرار مي دهد» .

 

البته همانطور كه گفته شد، گاه به آثار عملي و افعال ناشي از اين صفات نيز واژه «اخلاق» اطلاق مي شود؛ مثلا، اگر كسي پيوسته آثار خشم و عصبانيت نشان مي دهد به او

 

[25]

مي گويند: اين اخلاق بدي است، و بعكس هنگامي كه بذل و بخشش مي كند مي گويند: اين اخلاق خوبي است كه فلان كس دارد؛ در واقع اين دو، علت و معلول يكديگرند كه نام يكي بر ديگري اطلاق مي شود.

 

بعضي از غربيها نيز علم اخلاق را چنان تعريف كرده اند كه از نظر نتيجه با تعريفهايي كه ما مي كنيم يكسان است، از جمله در كتاب «فلسفه اخلاق» از يكي از فلاسفه غرب به نام «ژكس» مي خوانيم كه مي گويد: «علم اخلاق عبارت است از تحقيق در رفتار آدمي به آن گونه كه بايد باشد. » (10)

 

در حالي كه بعضي ديگر كه بينشهاي متفاوتي دارند (مانند فولكيه) در تعريف علم اخلاق مي گويد: «مجموع قوانين رفتار كه انسان به واسطه مراعات آن مي تواند به هدفش برسد، علم اخلاق است. » (11)

 

اين سخن كساني است كه براي ارزشهاي والاي انساني اهميت خاصي قائل نيستند بلكه از نظر آنان رسيدن به هدف (هر چه باشد) مطرح است؛ و اخلاق از نظر آنها چيزي جز اسباب وصول به هدف نيست!

 

8- تهذيب الاخلاق، صفحه 51.9- حقائق، صفحه 54.10- فلسفه اخلاق، صفحه 9.11- الاخلاق النظريه، صفحه 10.

ادب چيست؟؟؟

۱۲ بازديد

اين صفت كه سر مايه ارزشمند رفتاري انسان و رسالت پدر و مادر و مربي است بر چه پايه ها يي استوار است؟ آيا يك خصلت دروني است؟ آيا رفتاري اجتماعي است يا حالتي روحي است؟ رمز اينكه انسان ازافراد مؤدب، خوشش مي آيد چيست؟ 

وقتي سخن از«ادب» به ميان مي آيد ، نوعي رفتار خاصّ و سنجيده با افراد پيرامون خويش (از كوچك و بزرگ و آشنا و بيگانه) در نظر مي آيد. اين رفتار كه از تربيت شايسته نشأت مي گيرد، به نحوه سخن گفتن، راه رفتن، معاشرت، نگاه، در خواست، سؤال، جواب و ... مربوط مي شود. 

ادب، هنري آموختني است. مي توان گفت:«ادب، تربيت شا يسته است»، خواه مربي، پدر و مادر باشد، يا استاد و مربي.

دوست داري با تو چگونه رفتار كنند؟ نام و لقب زشت بر تو نگذارند؟ مگر نَه اينكه از توهين و تحقير و استهزاي ديگران نسبت به خودت ناراحت و رنحيده مي شوي؟ مگر نه اينكه دوست داري در جمع مردم، مورد تكريم و تشويق و توجه قرار گيري؟ يكي از نكات مهم مربوط به معاشرت، آن است كه آنچه را درباره خود نمي پسندي، در باره ديگران هم روا نداني و آنچه نسبت به خويش دوست مي داري، براي ديگران هم بخواهي و آنچه را در كار ديگران زشت مي شماري، براي خود نيز زشت بداني. اگر از كارهاي ناپسند ديگران انتقاد مي كني، همان كارها و صفات در تو نباشد. اين نوعي «خود ادب كردن» است و كسي به اين موهبت دست مي يابد كه از فرزانگي و هوشياري و عقلانيّتي تيز و بصير برخوردار باشد.

اين سخن بلند علويّ را هم در اين زمينه بخوانيم كه فرموند : 

«افضل الادب ان يقف الانسان علي حده و لا يتعديّ قدره» 

برترين ادب، آن است كه انسان بر سر حدّ و مرز و اندازه خويش بايستد و از قدر خود فراتر نرود. ادب، به خودي خود يك ارزش اخلاقي و اجتماعي است و ارزش آفرين هم براي فرزندان هم براي اولياء كه تربيت كننده آنانند. 

ادب در هر كه و هر كجا باشد، هاله اي از محبت و مجذوبيت را بر گرد خود پديد مي آورد و انسان با ادب را عزيز و دوست داشتني مي كند.

ادب، خودش يك سرمايه است و هر سر مايه اي بدون آن بي بهاست. 

ادب مدالي است بر سينه صاحبش كه چشمها و دلها را خيره و فريفته مي سازد .

ادب آراستگي هر چيزي به چيزي است ، آن گونه كه علم ، با حلم آراسته مي گردد و شجاعت، با گذشت و عفو زينت مي يابد و ثروت ، با انفاق و بخشش ارزش پيدا مي كند، حسب و نسب هم با ادب، ارج مي يابد. شرافت نسب و اعتبار خانوادگي و آبرو و وجهه اجتماع، بدون داشتن ادب، آرايشي سطحي بر چهره‎اي زشت است. اين سخن حضرت علي(عليه السلام) است كه: 

«لاشرف‎مع‎سوءالادب»؛ 

با بي ادبي؛ هيچ شرافتي نيست. 

كسي كه بي اصل و تبار و نسب و حسب باشد، اگر ادب داشته باشد، شرافت مي يابد.ادب حتي نسب و تبار نامناسب را هم مي پوشاند.

كلام اميرالمؤمنين( عليه السلام) چنين است: 

«حسن‎الادب‎يستر‎قبيح النّسب» -  زيبايي ادب ، زشتي نسب را مي پوشاند .

چگونه ارتقاء سطح اخلاق و ادب را تمرين كنيم؟؟؟

۱۳ بازديد

 اختلاف نظر چه در جامعه و چه در مدرسه  در بين گروه‌هايي مثل دانش آموزان يكي از عوامل مهم تغييرات اجتماعي گروهي و فردي محسوب مي‌شود و يك امر مورد نياز در جامعه و مدرسه  به شمار مي‌آيد. زيرا نمي‌توان گفت همه دانش آموزان يك مدرسه يك شكل و با يك طرز فكر هستند  و يك خط فكري را دنبال مي‌كنند و عقايد و نظرات مشتركي دارند. وجود  اختلاف نظر و تفاوت افكار و طرز فكر در يك مدرسه يك امر طبيعي است. اگر اين امر در درون مدرسه و مشكلات ناشي از آن در آن تأثيرات زيادي بر جاي گذارد خشونت، قهر و بسياري از اين رفتارها بيشتر مي‌شود در مقابل شادي و نشاط كاهش پيدا مي‌كند.  و اين براي محيط‌هايي چون مدرسه ناخوش آيند است.هنگامي كه دانش آموزي تك بعدي به مسئله نگاه مي‌كند و حرف خود را مبنا قرار مي‌دهد و ديگران را سركوب مي‌كند، در واقع او توانايي پذيرش عقايد مخالف را ندارد و اين موضوع مربوط به شخصيت پرورش يافته وي مي‌شود. بنابراين تضاد بين دانش آموزان مدرسه تا حد زيادي ايجاد شكاف خواهد كرد. ريشه بسياري از اختلافات عميق در اين مسئله وجود دارد و در موارد حادتر اگر از حد معين تجاوز كند به مشكلات بيشتري مي‌انجامد.تحمل اينگونه مسائل كه به مقاله پرسش مهر 96 رئيس جمهور انجاميد به عقايد و مخالفت‌هاي ديگران، تربيت افراد، سطح تحصيلات، ميزان اعتقادات و باورهاي ديني بستگي دارد. اينكه شخصيت فرد در چه خانواده‌اي پرورش يافته از اهميت برخوردار است.